شهر از یاد رفته

صدای بی پناه ...

شهر از یاد رفته

صدای بی پناه ...

دادگاه آدم

نامت چه بود ؟ ... آدم

فرزند ؟ ... من را نه مادری نه پدر! بنویس اول یتیم عالم خلقت

نام محل تولد ؟ ...بهشت پاک

اینک محل سکونت ؟ ... زمین خاک

ان چیست بر گرده نهاده ای ؟ ... امانت است

قد ؟ ... روزی چنان بلند که همسایه ی خدا اینک به اندازه ی سایه ی بختم به روی خاک

وزنت ؟ ... نه آنچنان سبک که پرم در هوای دوست نه آنچنان وزین که نشینم بر این زمین

اعضای خانواده ؟ ...

حوای خوب و پاک

قابیل خشمناک

هابیل زیر خاک

روز تولدت ؟ ... در روز جمعه ای به گمانم که روز عشق

جنس ات ؟ ... نیمی مرا ز خاک نیم دگر خداست

شغلت ؟ ... در کار کشت امیدم , به روی خاک

رنگت ؟ ... اینک فقط سیاه به شرم چنان گناه

جرم ات ؟ ... یک سیب از درخت وسوسه

تنها همین ؟ ... همین

حکم ؟ ... تبعید در زمین

شاکی تو ؟ ... خدا

نام وکیل ؟ ... آن هم فقط خدا

هم دست در گناه ؟ ... حوای آشنا

ترسیده ای ؟ ... کمی

ز چه ؟ ... که شوم من اسیر خاک

آیا کسی به ملاقاتت آمده است ؟ ... بلی گاهی فقط خدا

داری گلایه ای ؟ ... دیگر گلایه ای نه ولی

ولی که چه ؟ ... حکمی چنین آنهم به یک گناه؟!!

دلتنگ گشته ای ؟ ...زیاد

برای که ؟ ... تنها فقط خدا

آورده ای سند ؟ ... بلی دو قطره اشک

داری تو ضامنی ؟ ... بلی تنها کس ام خداست

و آخرین دفاع ؟ ... می خوانمش چنانکه اجابت کند دعا ....!!!! 

                                       تقدیم به قطرات دریای پرخروش سبز در ایران

نظرات 2 + ارسال نظر
alizzz شنبه 12 دی‌ماه سال 1388 ساعت 09:53 ب.ظ

faghad ye kam sangin bood vali khobe:D

۳۰۱۰۴۰ یکشنبه 13 دی‌ماه سال 1388 ساعت 01:36 ق.ظ http://301040.blogsky.com

خواهش می کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد